معرفیِ کتاب

مهم‌ترین موضوعی که لئونارد شنگولد استاد برجسته‌ی روان‌پزشکی در این کتاب بی‌نظیر مورد بحث قرار داده، امکان دیالوگ برقرار کردن برای افراد آسیب‌دیده‌ای است که درد به تار و پود آن‌ها بافته شده است. او در این کتاب به سوءاستفادۀ والدین، خدشه‌دار شدن اعتماد، خلاقیت و کشتن روح پرداخته است.
شنلگولد بر این تأکید می‌کند که «کشتن روح» یک تشخیص بالینی نیست؛ بلکه به تجربه‌های تروماتیکِ مشخصی اشاره می‌کند که این گونه تعریف می شوند:
«انواع تحریک بیش از حد و مزمن که با محرومیت‌های هیجانیِ مداوم، جابه‌جا شده و به عمد توسط دیگری اعمال می‌شود.»
کشتنِ روح دیگری، کشتن ظرفیت او برای اعتماد، ذوق و عشق به آدم‌ها است. این کتاب پر از مثال آدم‌هایی است که روح‌شان در اثر تروما از فرم و شکل افتاده است؛ منظور او از تروما تنها فجایع طبیعی یا انسانی نیست و نویسنده گاهی حتا مسبب «کشتن روح» را بخش‌های اجتماعی فرزندپروری در یک فرهنگ می‌داند که شکاف‌هایی ترمیم‌نشده بر روان فرزند ایجاد می‌کنند.
فرد در تجربه‌ی مواجهه با آن‌چه که فراتر از آن است که ذهن‌اش بتواند با آن کنار بیاید، آسیب‌پذیر می‌شود؛ و تفاوت‌های مابین افراد در این‌ که تا چه اندازه‌ای تروما برای آن‌ها غیرقابل‌تحمل است چیزی است که «ترومای رشدی یا ترومای رابطه‌ای» نامیده می‌شود.
نویسنده معتقد است بسیاری از بیماران با شکایت از احساس تنهایی و مردگی روانیِ مکرر به درمان می‌آیند. آنان می‌خواهند به سرزمین پرجنب‌و‌جوش زندگی، یعنی جایی که زندگانی معنا دارد، بازگردند. اما این گروه از بیماران که می‌توانند این درد روانی را به زبان آورند خوش‌اقبال‌ترند، چرا که می‌دانند احساس زنده بودن چیست و به زندگی تا حدی اعتماد دارند. اما بداقبال آنان که روح‌شان توسط دیگری کشته شده و اغلب نمی‌دانند یا به یاد نمی‌آورند که زنده بودن در بدن و روح چیست. آنان احساس می‌کنند شبیه مرده‌ی متحرک‌اند اما حتا نمی‌توانند در مورد مواقعی که احساس می‌کنند از درون مرده‌اند حرف بزنند.
خواندن این کتاب جذاب را به علاقمندان توصیه می‌کنیم.
دکتر گلنوش شهباز
منبع:
Shengold, Leonard(2013). If you can’t trust your mother, who can you trust? Soul murder, psychoanalysis and creativity