مفهوم ‌روان‌پزشکی فرهنگی چیست؟

برای آن که بتوانیم به مقوله‌ی روان‌درمانی در پرتو فرهنگ و جامعه وارد شویم، لازم است تعریف و تصور معتبری از اصطلاح فرهنگ داشته باشیم.
اصطلاح فرهنگ به سه معنای اصلی مجزا به کار می‌رود:
در اصلی‌ترین کاربرد، کلمه‌ی culture از ریشه‌ی cultivation یا «کِشت و پرورش» به معنای مدنیت و متمدن شدن به کار می‌رود. فرایندی که در تاریخ اروپا، با گذر از کوچ‌نشینی به مرحله‌ی کشاورزی و سپس به وضعیت شهرنشینی و نهاده‌های سیاسی بزرگ‌تر مانند ملت‌ها و امپراتوری‎‌‌‌ها روی داد.
در طول تاریخ، کُدهای سلوک و شهروندی تعریف و شرح‌‌وبسط یافت و به صورت نوعی «دانش» و قدرت ملازم با آن درآمد. دانش و قدرتی که که در ابتدا در انحصار طبقه‌های اجتماعی نخبگان بود و به‌تدریج  از طریق آموزش رسمی، در دسترس  بقیه نیز قرار گرفت.
این معنا از فرهنگ، تفکر روان‌آسیب‌شناسی را نیز تحت تأثیر قرار داد، از اصطلاحاتی همچون نگاه به فرهنگ به مثابه‌ی یک نیروی تمدن‌ساز از دید ویکو گرفته تا نگاه روسو به وحشی‌گری مدرن و فروید که زندگی متمدنانه را حاصل جنگ میان امیال و محدودیت‌های اجتماعی می‌دید.
معنی دوم فرهنگ به معنای هویت جمعی گروهی از افراد است، چیزی که آن‌ها را از دیگر گروه‌ها متمایز می‌کند و متکی است بر پیشینه‌ی تاریخی، زبان، مذهب، جنسیت یا نژادی که عضو یک اجتماع هستند یا در یک منطقه زندگی می‌کنند و مشترکاتی باهم دارند.
معنی سوم  فرهنگ که برگرفته از نگاه انسان‌شناسی معاصر است، عبارت است از شیوه‌ای برای زندگی. ارزش‌ها و آداب و رسوم زندگی که مجموعه‌ای پیچیده را تشکیل می‌دهد و شامل هر آن چیزی می‌شود که انسان‌ها به لحاظ مادی و اجتماعی برساخته‌اند. ردِ فرهنگ در بسیاری از سطوح سازمان‌بندی اجتماعی دیده می‌شود و باعث درونی‌سازی مدل‌های فرهنگی در افراد آن جامعه می‌شود.
در جهان معاصر، شکل‌گیری فرهنگ ممکن است هم توسط جوامع محلی یا «خرده‌فرهنگ»ها انجام شود و هم توسط جریان فراملیتیِ دانش و اعمال مشترک میان گروه‌های متخصصان. روان‌پزشکی یکی از این مؤسسات فرهنگیِ فراملیتی است با گونه‌ها و خرده‌فرهنگ‌های ملی آن در سراسر جهان.
در روانپزشکی فرهنگی تلاش می‌شود به همه‌ی این ابعاد و معانی فرهنگ توجه شود و نقش آنها در تعریف آسیب‌شناسی و سلامت و مداخلات درمانی واکاوی شود.
منبع: Textbook of Cultural Psychiatry, Edited by Dinesh Bhugra and Kamaldeep Bhu, Cambridge University Press 2007. Pp 5-7.
ترجمه: دکتر فرنوش صفوی فر، روان‌پزشک