دشواری‌ها در ترجمه‌ی متون روان‌درمانی

همان‌طور که می‌دانید اصلی وجود دارد که زبان خودش با ایده‌ها بارور می‌شود؛ یعنی در هر زبانی هر چه قدر ایده‌ها در آن بارورتر شوند، قابلیت آن زبان هم به نسبت آن باروری و زایش ایده‌ها و اندیشه‌ها افزایش پیدا می‌کند.

بنابراین، زبان ما در وهله‌ی اولی که به آن مفاهیم و ایده‌ها برخورد کرد گویی با یک عنصر بیگانه مواجه شد. زبان ما یک زبان الکن و ناتوان در برابر این ایده‌ها و اندیشه‌ها بود. زبان ما یا توانایی‌هایش را از دست داده و عقب بود و یا به اصطلاح، به آن توانایی‌هایی که آن زبان‌ها به آن حد رسیده بودند، نرسیده بود.

از این روی کسانی که به امر ترجمه مشغول شدند هم می‌بایستی زحمت می‌کشیدند تا آن ایده‌ها و اندیشه‌ها را بالاخص از غرب اخذ کنند و هم بعد از این که اخذ می کردند، می‌بایستی در زبان فارسی توانایی‌ها و قابلیت‌هایی را به وجود می‌آوردند که بشود با آن توانایی‌ها و قابلیت‌ها این ایده‌ها را به زبان خودمان بیان کنند. بنابراین در زمینه‌ی علوم انسانی مترجمان ما با کار بی‌نهایت دشوار و طاقت‌فرسایی روبه‌رو بودند. چرا که با ابزاری ناکافی با گنجینه‌ی بزرگی که در طول قرن‌ها شکل گرفته بود، مواجه شده بودند.

به تدریج ما در طول زمان این مراتب را طی کردیم و مدام از منظر زمانی و تاریخی تواناتر شدیم. زحمات فراوانی کشیده شد و در طی این مراحل زبان فارسی قابلیت‌هایش روزبه‌روز بیشتر از گذشته‌اش شد.

ولی همچنان ما نتوانستیم این شکاف یا این دره‌ی عمیق را پر کنیم. چون نیاز به زمان و زحماتی بیش از این‌ها داشته و دارد. کاری بس طاقت‌فرسا و سخت که همچنان درگیر آن هستیم و باید آن را به سرمنزلی که نمی‌دانیم کی و کجاست برسانیم.

منبع: سنت ترجمه آثار فلسفی در ایران؛ گفتگو با سیاوش جمادی، خشایار دیهیمی، محمود عبادیان و کامران فانی/ گفتگوها محمد میلانی.تهران؛ پایان، 1393.