دکتر آذرخش مکری؛ معرفی و خلاصه‌ی سخن‌رانی

معرفی

دکتر آذرخش مکری دانش‌آموخته‌ی پزشکی عمومی و روان‌پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی تهران، عضو هیأت علمی این دانشگاه، و معاون آموزشی مرکز ملی مطالعات اعتیاد است. دکتر مکری بیش‌تر به عنوان پژوهشگر مطالعات اعتیاد و مجری طرح‌های پژوهشی دارویی در این حوزه شناخته می‌شود؛ اما فعالیت او به حوزه‌ی پژوهشی و دانشگاهی محدود نمانده و علاوه بر آموزش عمومی، دغدغه‌ی آموزش در حوزه‌های دیگر از جمله روان‌درمانی، پژوهش و مفاهیم آن، مشکلات جنسی، تاریخچه‌ی مکاتب و آسیب‌شناسی روانی را نیز برای کارشناسان و متخصصان روان‌شناسی و روان‌پزشکی داشته است.

کتاب‌های «آشنایی با درمان نگه‌دارنده با متادون: راه‌نمای مراجعان» (گروه مؤلفان، مهر و ماه نو)، «ماجرای کله‌پاچه، شیرینی خامه‌ای و اعتیاد: چگونه با مصرف مواد معتاد می‌شویم؟» (گروه مؤلفان، مهر و ماه نو)، «پایان درمان نگه‌دارنده با متادون در وابستگان به مواد مخدر: راه‌نمای عملی درمانگران» (گروه مؤلفان، مهر و ماه نو) از جمله تألیفات او به شمار می‌رود.

خلاصه‌ی سخن‌رانی

«فریب و دسیسه در روابط بین‌فردی»

در توضیح برخی وقایع تاریخی و اجتماعی گاهی علاوه بر روایت و توضیح رسمی که توسط دولت­ها و مراجع مطرح می­گردد، یک توصیف دوم یا سومی نیز شکل می­گیرد که نافی توضیحات مذکور است و دربرگیرنده‌ی نوعی حس عدم اعتماد و ناباوری، وجود فریب و دسیسه و توطئه است. گاهی این روایت از روایت رسمی شیوع بیش‌تری پیدا می­کند و شهروندان اعتقاد راسخ‌تری به آن می­یابند. این‌که کدام‌ یک از  روایت­ها درست هستند یک مسأله است و این که اصولاً چرا روایت رسمی زیر سؤال برده می­شود و روایت دال بر دسیسه و توطئه مقبول می­افتد، نکته‌ای دیگر. در نگاه اول اعتقاد به روایت دسیسه و توطئه ریشه در بی‌اعتمادی مردم به گروه­های قدرت دارد. اما طی دو دهه‌ی گذشته بررسی تفکر توطئه در کشورهای غربی مورد اقبال روان­شناسان، جامعه­شناسان و متخصصین علوم رفتاری قرار گرفته است. قبل­تر تصور بر این بود که این سبک تفکر خاص اقلیتی در برخی جوامع، به خصوص جوامع توسعه‌نیافته‌ی غیرصنعتی است اما مطالعات اخیر بر شیوع بسیار بالای این سبک حکایت دارند. هم‌چنین مشخص شده که این تفکرات می­توانند تأثیرات زیادی در رفتار و انتخاب انسان­ها داشته باشند. استفاده از مواد غذایی ارگانیک، تزریق واکسن یا خودداری از آن، استفاده یا عدم استفاده از سوخت­های فسیلی، اعتقاد به برخی داروها در بسیاری مواقع متأثر از افکار توطئه هستند. یافته­های سال­های اخیر یافته­های جالب دیگری نیز دارند: اعتقاد به یک توطئه با اعتقاد به توطئه در سایر امور حتی اموری نامربوط هم‌راه است. ساختار توصیفی مشابهی در افکار توطئه دیده می‌شود و گاهی می­توان به چند روایت توطئه‌آمیز که نافی هم هستند نیز معتقد بود. در نگاه اول ممکن است تصور شود اعتقاد به روایت­های توطئه ناشی از بی‌اعتمادی فردی یا سبک پارانوییدی در برخورد با امور باشد اما مطالعات چیزی بیش‌تر از آن نشان داده­اند. این ‌که وقایع باید توسط یک فعال انسان‌گونه (آنتروپومورفیک) هدایت شوند یا اعتقاد به وجود هدفمندی یا نیت (intentionality) در کلیه‌ی امور جهان در مقابل پذیرش خود-سازماندهی (self-organization) با تفکر توطئه مربوط هستند. قطبی‌شدن تفسیرها در فرایندهای خود-سازماندهی در طبقات جامعه نیز مؤثر شناخته شده­اند. جالب این‌ که جریان آزاد اطلاعات لزوماً به کاهش اعتقاد به دسیسه منجر نمی­شود و برای کاهش آن باید راه‌کارهای دیگری جست‌وجو کرد. در این سخن‌رانی سعی خواهم کرد علاوه بر توضیح فرایند شکل‌گیری باور به دسیسه، راه­هایی برای افزایش تفکر نقاد و خلاق ارایه نمایم.