دهمین نشست علمی انجمن روان‌درمانی ایران: ظرفیت اندیشیدن

در ادامه‌ی برگزاری سلسله نشست‌های علمی ماهیانه‌ی انجمن علمی روان‌درمانی ایران، دهمین نشست از این مجموعه با همکاری خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی و با عنوان “ظرفیت اندیشیدن: تفکر، یادگیری و رابطه در نظریه‌ی بیون” در تاریخ ۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۷ از ساعت ۱۰ تا ۱۳ در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار خواهد شد. در این نشست دکتر افسانه کیانی علی سبحانی و دکتر نهاله مشتاق سخن‌رانی خواهند داشت. سخن‌رانان در ادامه به گفت‌وگو در مورد موضوع بحث و پاسخ به پرسش‌های حاضران خواهند پرداخت.

عناوین سخنرانی ها به شرح زیر است:

  • نگاهی دوباره به اسطوره ادیپ-مفهوم ابژه‌ی مسدودکننده در نظریه‌ی بیون: دکتر افسانه علی سبحانی
  • مفهوم محیط دربرگیرنده‌ی (holding environment) وینیکات و مدل فروگیرنده/فروگرفته‌شده (container/contained) در نظریه‌ی بیون: دکتر نهاله مشتاق

در این برنامه نیز مانند سایر نشست‌ها، پخش زنده‌ی اینترنتی برای آن دسته از همکارانی که امکان حضور ندارند وجود خواهد داشت.

توضیحی درباره‌ی تصویر پوستر
داستان حزن‌انگیز اودیپ را بسیاری می‌دانند. در اساطیر یونان اودیپ پادشاه شهر باستانی تبس بود که ناخواسته دو تابو را شکست: پدرش را کشت… و با مادرش ازدواج کرد. پیش‌گویی شده بود چنین افعال از جانب او، مصیبت و بدبختی برای شهر و خانواده‌اش خواهد آورد.
داستان اودیپ موضوع سه نمایشنامه‌ی مربوط به شهر تبس اثر سوفوکلس، تراژدی‌نویس یونانی دوران باستان، قرار گرفت: تراژدی اودیپِ شهریار، اودیپ در کلونوس و آنتیگون.
داستان اودیپ نمایشگر دو بن‌مایه‌ی اصلی افسانه‌های یونان است: طبیعت پرآشوب و خدشه‌دار بشر، و توان آدمی در تعیین سرنوشت خود در جهانی بی‌رحم.
‌رویارویی اودیپ و ابوالهول در جاده‌ای که از شهر تبس به دلفی می‌رسد در نمایش‌نامه‌ی «اودیپِ شهریار» سوفوکلس موضوع خلق آثار هنری بسیار بوده است.
ابوالهول، مخلوقی که به شکل زنی بال‌دار با بدن شیر توصیف شده است، -عقوبتی برای شهر تبس- به صورتی پایدار با قهرمان تراژدی پیوسته است. هر دو تصویر -اودیپ و ابوالهول- به طرق گوناگون از جهان باستان به دنیای مدرن، به‌ویژه از رنسانس به قرن بیستم انتقال یافتند. به بیان آریستوتل، نمایشنامه‌ی «اودیپ شهریار» سوفوکلس الگوواره‌ای (پارادایم) برای ژانر تراژدی بود. واژگونی از خوش‌بختی به بدبختی، و از نابینایی به شناخت خود. چنین برداشتی موجب شده است اودیپ نه تنها در مقالات، موسیقی، هنرهای تجسمی و سینما بلکه در فلسفه، روان‌کاوی و علوم انسانی نیز برجسته باشد.
همانند افسانه‌ی اودیپ که نقش آزمایه‌ای را در دوران قدیم داشت، در دنیای مدرن نیز با تخصیص توجه زیگموند فروید، این برجسته بودن ادامه یافت. نظریه‌ی کمپلکس اودیپ فروید که از تدبر در اودیپ شهریار تکامل یافت، همانند نمایش تراژیک سوفوکلس در دنیای قدیم، از دیگر تفاسیر مدرن تراژدی پیشی گرفت.
اما اطلاعات زیادی در مورد ابوالهول و رویارویی او با اودیپ وجود ندارد. تنها این‌که او خواننده‌ای است که معمای‌اش را می‌سراید و با شنیدن پاسخ نادرست مخاطب، معدوم‌اش می‌سازد و اینک او ابوالهول است که تا کنون هیچ بشری نتوانسته است معمای‌اش را پاسخ گوید. اغلب جزییات رویارویی اودیپ با ابوالهول از قلم افتاده است جز این که اودیپ با نیروی خاص خود توانست بر ابوالهول پیروز گردد. نیرویی که به هوش، خرد، حس، درک و روشن‌فکری تفسیر می‌شود. در «اودیپ شهریار» این رویارویی مستقیماً گواه خرد قهرمان افسانه است و پیروزی بر ابوالهول همان است که تحسین مردمان را برایش به همراه آورد.
در آثار هنری متعددی که این مصاف را تصویر کرده‌اند، اودیپ همواره در چشمان ابوالهول می‌نگرد، حتی اگر در سطح چشمی یک‌دیگر نباشند و این نگاه مستحق توجهی ویژه‌ است زیرا جایگاه او را نسبت به موجود غیربشری تبیین می‌کند و در نهایت با نیروی خرد است که او پاسخ معما را می‌یابد: بشر. با قدرت خرد، بشر آرزو دارد که با ناشناخته‌ها، نیروهای تهدیدکننده و هر آن‌چه غیربشری است مقابله کند.
بر همین اساس تصاویر اودیپ کم‌تر نشانگر قهرمانی است که شجاعانه برای دفاع از تبس می‌جنگد، بلکه بیش‌تر نمایشگر عاقل‌مردی است که با مخلوق ناشناخته مواجه می‌شود و نگاه از او برنمی‌گیرد تا آن زمان که نیروی خرد او پیروزی‌اش را ضمانت می‌کند. اما در پرده‌ی آخر مشخص می‌شود این‌که کسی با نیروی خرد بر پیش‌گویی تفوق یابد، و اودیپ گمان می‌برد پیروزی بر ابوالهول شاهدی برای آن است، یک ارزیابی خطا، یک هذیان و نهایتاً بیش دانستن خود است.
اودیپ مردی است که بیش از حد و یک‌جانبه بر خرد خود متکی است و این اطمینان بیش از حد، همان نقصان غم‌انگیزی است که در نهایت او را به فاجعه می‌کشاند. جایی که هویت او، به عنوان مردی که خردش او را شکست‌ناپذیر می‌کند، فرو می‌ریزد.