ضرورت رویارویی با ناکامیها برای شکلگیری بیاعتمادیِ سالم
مراقبت ِ بیش از حدِ خانوادهها میتواند مانع از آن شود که کودک و نوجوان برای واقعیتهای ناگوار زندگی آماده شود. رویارویی با جنبههای یأسآورِ زندگی برای آمادگی تدریجی برای زندگی دنیوی و شکلگیری متناسب با سنِ «بیاعتمادی سالم» و برخورد محتاطانه با امور ناشناخته یا مشکوک لازم است، و چنین نوجوانانی که تحت مراقبت بیش از حد خانوادههایشان بزرگ شدهاند، با این تجارب لازم برای زندگیشان مواجه نمیشوند. [داستان بودا نمونهای از پرورش در چنین محیطی است.]
برخورد تدریجی با ناکامیها، سرخوردگیها، و «بدیهای» زندگی روزمره به شکل و اندازهای که قابل کنترل و مدیریت باشد، امکان مایهکوبی و ایمنسازی در برابر فرازونشیبهای پیشبینیناپذیر محیط را فراهم میکند.
مراقبتِ روانیِ بیش از حد کودکان توسط مراقبان و خانوادههایشان به «من» (ایگوی) آنان اجازه نمیدهد که دفاعهای سالمتر و مهارتهای حل مسأله را در خود شکل بدهند.
آن طور که شْماله (Schmale) میگوید (١٩۶۴)، برای رشد سالمِ کودک هم تجربهی امیدواری و هم تجربهی ناامیدی لازم است. اولی شالودهی اطمینان به خود و خوشبینی را در فرد شکل میدهد؛ و دومی پایههای افتادگی و واقعبینی را در او بنیان مینهد.
دکتر سامان توکلی
منبع:
Gogineni R.R. and Fallon A (2017). Mistrust in adolescence. In: Mistrust: Developmental, Cultural, and Clinical Realms. Edited by Salman Akhtar. (pp. 19-39). Karnac Books.