نظریههای روانکاوی دربارهی اعتماد و بیاعتمادی: وینیکات
وینیکات، برخلاف کلاین، در شکلگیری بیاعتمادی بر نقش محیط بیرونی تأکید داشت.
او مدعی بود که نوزاد هر نوع عاملی را که با «تداوم-در-بودنِ» او (going-on-being) تداخلی داشته باشد به مثابه تهدید و مخاطره تجربه میکند. پایان سعادتِ زیستِ درونرحمی، که با تولد نوزاد اتفاق میافتد، جدیترین شکل چنین آشوبها و اختلالهایی است.
اما، مراقبتِ فداکارانهی مادر این اضطراب را که تازه شروع شده است خنثا میکند. یک «خود» ناقص و بدوی، اما اصیل، شروع به پدیدار شدن میکند. برای این که شکلگیریِ این «خود» ادامه یابد، مادر نهتنها باید نیازهای نوزاد را ارضا کند، بلکه باید حضوری غیرمزاحمتآمیز را در پسزمینه فراهم کند تا نوزاد بتواند از طریق آن ذرهها و تکههای تجربهی شخصی خود را جمعآوری کند.
ناتوانیِ مادر در انجام هر یک از این وظایف منجر به انقطاع و گسست در «بودنِ» نوزاد میشود. در پی آن، اضطراب، پسکشیدنِ درونی، و تقلیل آزادی روانی بروز خواهد کرد. بعدها، چنین کودکی از خود فقدانِ بازیگوشی، خشکی در حرکات، و اشتغال ذهنی با فانتزیهای سنگدلانه را نشان خواهد داد. با آغاز دورهی نوجوانی، انزوای اجتماعی، رویاهای آشفتهکننده با محتوای آسیبدیدگی، و شکاکیتِ آشکار نیز به این تصویر بالینی افزوده خواهد شد.
سامان توکلی
منبع:
Akhtar, S. (2017). Mistrust, Suspiciousness, and Paranoia in Adulrhood. In: Mistrust: Developmental, Cultural, and Clinical Realms. Edited by Akhtar, S. (pp. 41-58). Karnac Books