پوپولیسم و خطر وهم
تمام مردم دنیا در زمانهی افزایش نابرابریِهای اقتصادی، توزیع نامتناسب ثروت، نارضایتی و ترس از ناتوانیِ سهمیههای جهانی زندگی میکنند، که پاسخ به آن انزوا، ناسیونالیسم، پارانویا و ترس از بیگانه است.
اخیراً در مواجهه با همین حقایقِ ذکرشده، فانتزیهای بازگشت به شکوه گذشته («رویای امریکایی») توسط سیاستمدارانی همچون ترامپ مکرراً مطرح میشود. این که دانش و تخصص به فساد کشیده شده و تنها هیجانات هستند که حقیقت را می گویند.
از سوی دیگر جذبه و گیرایی فردی فانتزیک که پیشنهادِ اصلاحِ تمامیِ حقایق موجود را میدهد، نیز وسوسهبرانگیز بوده و همان گونه که شاهدش هستیم، کمارزش شدن و کوچک شمردن «تفکر» را در طول تاریخ به دنبال داشته است؛ یعنی حرکت جامعه به سمت مطلقگرایی و فاشیسمِ ذهن.
نویسنده در این مقاله چهگونگی مطابقتِ ضمنیِ این پویایی سیاسی را با به اجرا درآوردنِ فانتزی گهای راست افراطی و گسترش پوپولیسم کاوش میکند. او به این پرسشها میپردازد که پوپولیسم چیست؛ و محتوا و سبکِ سیاستِ پوپولیستی را چه طور میشود تشخیص داد؟ مصداقهای آن در غرب چیست؟ این سیاستها چگونه به پارانویا و فضای ناامن دامن میزند؟
ترامپ سیاستمداری است که نحلههای سیاسیِ متفاوت، کموبیش بر سر پوپولیست بودن او اتفاق نظر دارند؛ ولی آیا سنجاق کردن ترامپ به پوپولیسم به قابلدرک کردن اعمال او و جریان راست افراطیای که او نمایندگی میکند، منجر شده است؟ چه طور میتوان مفهمومپردازی دقیقتری از این وضعیت داشت؟
نویسنده به پیآمدهای جدیِ اداره و هدایت امور بر پایهی این فانتزیها پرداخته است؛ یعنی هدایت امور بر اساسِ انکار، انسانیت زدایی (dehumanization) و عدم مواجهه با هر گونه تلفات و تغییر.
دکتر گلنوش شهباز
منبع:
Covington C. (2018). Populism and The Danger .of Illusion. Contemporary Psychoanalysis